تقویت عزت نفس در کودکان و نوجوانان، با نگاهی بر کتاب «ای کاش بینی من هم سبز بود»، نویسنده مکس لوکیدو
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چه چیزی در قلب یک کودک، بذر خودباوری را میکارد؟ در دنیای امروز، که شبکههای اجتماعی و مقایسههای بیپایان، مدام کودکان و نوجوانان ما را به چالش میکشند، تقویت عزت نفس آنها از هر زمان دیگری حیاتیتر است. ما به عنوان والدین و مربیان، نقش اصلی را در شکلدهی به این تصویر ذهنی ایفا میکنیم. اما چگونه میتوانیم به آنها کمک کنیم تا ارزش ذاتی خود را درک کنند و از دام قضاوتهای بیرونی رها شوند؟
کتاب تأثیرگذار «ای کاش بینی من هم سبز بود» اثر مکس لوکیدو، نوری است که راه را به ما نشان میدهد. این مقاله، پلی است بین مفاهیم عمیق این کتاب و راهکارهای عملی برای شما، والدین و مربیان دغدغهمند، تا فرزندانی با عزت نفس پایدار تربیت کنید.
اگر احساس می کنید که به مطالعه در مورد مباحث تربیتی نیاز دارید، در بخش کارگاه های تربیتی می توانید موضوع مورد نظر خود را پیدا کنید.
فهرست مطالب
۱. چرا باید کتاب ای کاش بینی من هم سبز بود را بخوانید؟
۲. عزت نفس چیست و چرا در دوران کودکی و نوجوانی اهمیت حیاتی دارد؟
۳. مروری بر کتاب «ای کاش بینی من هم سبز بود» و درسهای بنیادی آن
۴. پیامدهای قضاوت و مقایسه در داستان پونچینلو
۵. نقش "الی" به عنوان نمادی از پذیرش بیقید و شرط
۶. نشانههای ستاره و نقطه در دنیای واقعیکودکان و نوجوانان
۷. راهکارهای عملی برای والدین و مربیان: چگونه عزت نفس را تقویت کنیم؟
۷.۱ ایجاد محیطی امن و بدون قضاوت
۷.۲ تأکید بر تلاش به جای نتیجه
۷.۳ آموزش مهارت "نه گفتن" به قضاوتهای بیرونی
۷.۴ پرورش خودآگاهی و خودپذیری
۷.۵ الگوسازی مثبت: ما خودمان چگونه به تایید دیگران واکنش نشان میدهیم؟
۷.۶ هویت سازی
۸. «پرورش عزت نفس سالم»: گام به گام تا والد و مربی آگاه
۹. سوالات متداول درباره تقویت عزت نفس و کاربرد کتاب ای کاش بینی من هم سبز بود
۱۰. جمعبندی: بینی سبز یا قرمز، مهم ارزش نهفته در درون است
1. عزت نفس چیست و چرا در دوران کودکی و نوجوانی اهمیت حیاتی دارد؟
عزت نفس عبارت است از باور کلی فرد نسبت به ارزش و شایستگی خود. این شامل احساس ارزشمندی، اعتماد به تواناییها و پذیرش خود با همه نقاط قوت و ضعف است. در دوران کودکی و نوجوانی، عزت نفس مانند ستون فقراتی برای رشد شخصیتی عمل میکند:
کودکی: پایههای عزت نفس در سالهای اولیه زندگی شکل میگیرد. کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، تمایل بیشتری به امتحان چیزهای جدید، یادگیری و حل مسئله دارند.
نوجوانی: در این دوره، نوجوانان در حال هویتیابی هستند و تأیید همسالان برایشان بسیار مهم میشود. عزت نفس قوی میتواند آنها را در برابر فشارهای منفی همسالان و مقایسههای آسیبزا مقاوم کند.
چرا اهمیت حیاتی دارد؟
مطالعات نشان دادهاند که عزت نفس بالا با موفقیت تحصیلی، سلامت روان بهتر، روابط اجتماعی قویتر و مقاومت در برابر مشکلات مرتبط است. برعکس، عزت نفس پایین میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، مشکلات رفتاری و آسیبپذیری در برابر قلدری شود.
۲. استراتژیهای پیشگیرانه: قبل از وقوع بحران چه کنیم؟
بهترین مدیریت بحران، مدیریت آن پیش از وقوع است. ایجاد یک بستر امن و قابل پیشبینی، ۵۰ درصد مسیر حل مشکل را طی میکند.
۲.۱. طراحی محیط آرامشبخش برای کودک پر تنش
فضای فیزیکی کلاس شما باید قابلیت پیشبینی و آرامشبخش باشد.
مثال کاربردی: کودکان پرتنش در محیطی که قوانین مشخصی ندارد، احساس ناامنی می کنند.
قوانین را ساده، قابل درک و مثبت بیان کنید. می توانید قوانین را به کمک دانش آموزان تصویب کنید. تعداد قوانین حتما کم باشد. اگر تعداد زیاد باشد خود عامل نافرمانی می شود.
قوانین را با جملات مثبت بیان کنید.
به جای این جمله (منفی) از این جمله استفاده کنید (مثبت)
«سر و صدا نکنید!»«لطفاً با صدای آرام صحبت کنید.»
«دویدن ممنوع است.» «ما در کلاس قدم میزنیم.»
«نظم را به هم نریزید.» «وسایل خود را در جای مخصوص بگذارید.»
۲.۳. ابزارهای ارتباطی مؤثر با والدین کودک پر تنش
والدین بزرگترین شریک شما در این مسیر هستند. ارتباط شما باید بر پایهی همکاری و حمایت باشد، نه انتقاد.
نکات کلیدی در برقراری ارتباط:
1. با نکات مثبت شروع کنید: همیشه تماسهایتان را با تعریف از یک ویژگی مثبت کودک آغاز کنید (مثلاً: «امروز در حل مسئله بسیار خلاق بود.»).
2. تمرکز بر راه حل، نه مشکل: به جای گزارش مشکل، راهکارهای مشترک پیشنهاد دهید (مثلاً: «من از 'گوشه آرامش' استفاده میکنم. اگر شما هم در خانه روش مشابهی اجرا کنید، همراستا عمل کردهایم.»)
۳. لحظه بحران: 3 گام طلایی مدیریت رفتار متشنج
وقتی تنش به اوج میرسد (مانند پرتاب وسایل خطرناک) زمان مدیریت بحران است.
۳.۱. گام اول: حفظ آرامش خود (اهمیت تنفس عمیق)
تنش مسری است. اگر شما با عصبانیت یا صدای بلند واکنش دهید، سطح تنش کودک بالاتر میرود.
تکنیک معلم هوشمند:
به جای اینکه فکر کنید «او دارد با من لجبازی میکند»، فکر کنید: «او در حال حاضر به کمک من برای تنظیم هیجانی نیاز دارد.» یک نفس عمیق بکشید، شانههایتان را شل کنید و با صدای آرام و محکم صحبت کنید.
۳.۲. گام دوم: جداسازی موقت
هدف این است که کودک از محیط تحریکآمیز کلاس جدا شود. اگر بتوانید از مربی کمکی برای همراهی او استفاده کنید، عالی می شود.
شما باید بتوانید به اندازه کافی برای بقیه دانش آموزان وقت بگذارید.
از عباراتی مثل «باید به بیرون بروی!» استفاده نکنید. بگویید: «میبینم که داری ناراحت میشوی. بیا با هم به 'گوشه آرامش' برویم تا دوباره آماده برگشتن شوی.»
این جداسازی باید کوتاه باشد و به کودک این پیام را بدهد که میتواند بازگردد.
۳.۳. گام سوم: گوش دادن فعال و همدلی باکودک پر تنش
کودک باید احساس کند دیده و شنیده شده است. از تکنیک «من جملاتت را میشنوم» استفاده کنید.
*مثال گفتاری:
> «من میبینم که عصبانی هستی چون سارا مدادت را برداشت. درست میگویم؟ اشکالی ندارد عصبانی باشی، اما وسایل را پرتاب نمیکنیم. بیا درباره راهحل صحبت کنیم.»
۴. تکنیکهای عملی برای کاهش تنشهای رایج در کلاس
این ابزارها برای کاهش استرس آنی و کمک به خودتنظیمی طراحی شدهاند.
۴.۱. ابزار «گوشه آرامش»
این یک فضایی کوچک در کلاس است که مجهز به ابزارهایی برای کاهش هیجان است.
وسایلی که میتوانید گوشه آرامش قرار دهید(علایق خاص کودک را نظر بگیرید):
- بالش یا پتو: برای احساس امنیت
- توپ ضد استرس: فشردن توپ نیاز به کمی تلاش فیزیکی دارد. این فعالیت به رهاسازی انرژی عصبی محبوس شده در بدن کمک میکند (مانند زمانی که عصبانی هستیم و میخواهیم چیزی را بکوبیم یا پرتاب کنیم)، اما به روشی بیخطر و سازنده.
- خمیر بازی: ورز دادن، کوبیدن، له کردن یا پاره کردن خمیر، فرصتی سالم برای آزادسازی انرژی اضافی ناشی از استرس است. این فعالیتها به جای رفتارهای مخرب دیگر
- کارتهای تنفس: دستورالعملهای ساده برای تمرین تنفس عمیق (مثلاً تنفس شمعی یا تنفس شکمی).
۴.۲. تمرینهای ذهنآگاهی و مدیتیشنهای کوتاه
استفاده از این تکنیکها برای همه ی بچه های کلاس مفید است و استرس جمعی را کاهش میدهد.
مدیتیشنهای ۲ دقیقهای کلاس:
- اسکن بدن : از کودکان بخواهید پاها، زانوها و شانههای خود را احساس کنند.
- صدای زنگ : از یک زنگ کوچک استفاده کنید. از دانشآموزان بخواهید تا زمانی که صدای زنگ کاملاً قطع نشده، ساکت باشند و گوش دهند.
- تنفس بادکنکی: دست خود را روی شکم بگذارند و مثل بادکنک با دم، آن را پر و با بازدم، خالی کنند.
--
۵. معلم به عنوان تسهیلگر کودک پر تنش: تقویت مهارتهای خودکنترلی در کودک
وظیفه ما تنها خاموش کردن آتش نیست، بلکه آموزش مهارت مدیریت هیجان برای آینده است.
هرم کنترل می تواند کمک کننده باش. این حرم شامل موارد زیر است.
1. شناسایی: به کودک یاد دهید که احساسات خود را نام ببرد (خشم، ناراحتی، ترس).
2. انتخاب ابزار: به او گزینههای سالم برای بروز احساسات را نشان دهید (مثلاً نقاشی کشیدن، نوشتن در دفترچه، یا استفاده از توپ ضد استرس).
3. تمرین و تثبیت: فرصتهای مکرر برای استفاده از این ابزارها در شرایط عادی (نه فقط در بحران) فراهم کنید.
اگر کودک نتواند بگوید «من الان ناامیدم»، صرفاً آن احساس را به شکل پرخاشگری نشان خواهد داد. آموزش واژگان احساسی، اولین قدم برای خودکنترلی است.
۶. پرسشهای متداول
۱. اگر کودکی رفتار پرتنشش را برای جلب توجه انجام میدهد، بهترین واکنش چیست؟
متخصصان توصیه میکنند که رفتارهای منفی جلب توجه را با روش «نادیده گرفتن برنامهریزی شده» مدیریت کنید، به شرط آنکه خطرآفرین نباشد. به محض اینکه کودک رفتار مثبتی (هرچند کوچک) انجام داد، بلافاصله توجه خود را با تحسین کلامی معطوف کنید. هدف این است که کودک بیاموزد که توجه از طریق رفتارهای مثبت بهدست میآید.
اگر به اطلاعات بیشتری در مورد تشویق و تنبیه نیاز دارید،کارگاه جایگزین های تنبیه و تشویق در تربیت کودک(والدگری) همان چیزی است که به دنبالش هستید.
آیا باید رفتار نامناسب کودک پرتنش را جلوی بقیه دانشآموزان نادیده بگیرم؟
به طور کلی، بله. رفتار نامناسب باید در کوتاهترین و کمترین حد توجه عمومی مدیریت شود. توجه زیاد، حتی توجه منفی، میتواند رفتار را تقویت کند. با این حال، ایمنی کلاس اولویت است. بعد از اطمینان از آرام شدن اوضاع، در صورت لزوم با سایر دانشآموزان در مورد رفتار مسئولانه صحبت کنید، نه در مورد خود کودک خطاکار.
۷. جمعبندی و نتیجهگیری
برخورد با کودک پرتنش در کلاس درس، فرآیندی پیچیده اما به شدت رشد دهنده است. این کار نیازمند صبر، قاطعیت و تلاش پیوسته برای درک ریشه اصلی رفتار است. ما آموختیم که پیشگیری از طریق یک محیط قابل پیشبینی و ارتباط مؤثر با والدین، نیمی از موفقیت است. در لحظه بحران، آرامش معلم، جداسازی محترمانه و همدلی فعال، کلید عبور از تنش هستند.
فراموش نکنید: هر کودکی میتواند یاد بگیرد که چگونه احساسات خود را مدیریت کند، و شما به عنوان معلم، این امکان را برای او فراهم میسازید. این تلاش شما، نه تنها آموزش، بلکه سرمایهگذاری برای سلامت روان آینده یک انسان است.
شما به عنوان یک معلم باید به این پذیرش برسید که دانش آموزان پر تنش و خاص وجود دارند. جدا کردن آن ها از جمع های معمولی پاک کردن صورت مسئله است. آن دانش آموز باید آرام آرام یاد بگیرد که چگونه رفتار کند و به مرور انعطاف بالاتری نشان بدهد.همچنین دیگر دانش آموزان هم باید چگونگی رفتار در این شرایط را بیاموزند.
با یادگیری این مهارت شما می توانید به بزرگترین راه حل برای حل این چالش تبدیل شوید. شگل گیری انعطاف در همه و پذیرش این دانش آموزان پر تنش در جامعه های بزرگتر گنجی است که به دست شما میسر می شود.
اگر میخواهید در مورد تعریف دانش آموزان خاص، شناسایی و اقدامات لازم در مواجهه با آن ها به اطلاعات بیشتری دست پیدا کنید، کارگاه بچه های خاص را از لینک زیر تهیه کنید.
مدیریت رفتار، آموزش دیدن میخواهد! شروع کنید.
کارگاه مجازی بچه های خاص بالای هفت سال
کارگاه مجازی بچه های خاص زیر هفت سال
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.